پیچیده‌ای‌به‌روزهای‌من به‌روزگار من
شب ،خاطراتت را هرس‌می‌کنم و صبح‌را
شاداب‌تر از دیروز در من‌جوانه می‌زنی‌و
عطر می‌پاشی"و هِی زیاد می‌شوی و از"
تمام لحظاتِ من‌بالا می‌روی که به
گمانم‌تو با یاس‌های‌رازقی‌یک
نسبتی‌داری‌قطعا
اینو نویسنده ای نوشته که اسمشو نمی دونم ولی به حال و روز ِ من و تو شبیه، تقدیم به تو
اومدم ،با نزدیکانت ملاقاتی داشتم نبودی ، حسم می گفت که امروز نمی بینمت . همدیگر رو ندیدیم ، نه من روی ماه تو رو دیدم، نه تو صورتِ ماه ِ منو 
. می دونی که دیدنت همیشه خوشحالم می کنه چاره ای نیست جز تماشای عکسات . به اونهایی که هر روز می بینند تو رو ، حسودیم میشه، هر چند دور و برت همیشه شلوغ ِ ، جای خالی من به چشمت نمیاد
. کت طوسی پوشیدی ، قشنگِ . خوش تیپ
می خواستم فردا بیام پیش یکی از نزدیکات ، فکر کرد با تو کار دارم . گفت سرحال نیست ، گفتم نه جایی دیگر کار دارم .نمی دونم چه چیز ناراحتت کرده ، لابد مربوط با کارِ هر چی که هست امیدوارم ، در امان باشی زخمی اگر داری ، التیام پیدا کنه نمی دونی حالت روی من اثر میگذاره ؟ این یه قانون ِ برات حال خوب آرزو و دعا می کنم، یادت میاد ؟ گفته بودی از هیچ کس و هیچ چیز جز خدا نترسم ، پس تو هم نترس خودت رو رها کن و خودت رو به خدا بسپارمن همیشه دوستت داشتم و دارم علارغم فاصله و تمام موانع بین ِ ما ،محبتم به تو بی پایانِ
یادت در قلب من کمرنگ نشده، تو هم منو از یاد نبردی ، قلبم اینو میگه حتما دلیلی منطقی برای دور شدن داری منطق به احساست چربید حق داری عزیزِ دلم . اگه دوری بهت آرامش می ده . گله ای نیست ، تو یکی از عزیزترین های زندگیم شدی ، حتی اگه دور بشی ، عزیز می مونی. شاید چون منطقم دور شدنت رو درک می کنه اما بی توضیح دور شدنت رو نه ، ولی می دونم آدمها با هم فرق دارند شاید چون توضیح دادن ، یعنی ضعف و توضیح ندادن یعنی موضع قدرت ولی من برای آدمی که دوستش دارم ، توضیح می دم . شاید منم یه روزی دیگه چیزی رو برای کسی توضیح ندم
هرجا که بری جات در قلب منه
نمی دونم یه روزی به اینجا سر می زنی یا این نوشته ها رو هرگز نمی خونی . این بستگی به عمق ِ احساس و محبتی داره که به من داری . من به یادت می نویسم ، نمی تونم جلوی ذهنم رو بگیرم .درسته تو نیستی ، اما خیالت با من ِ خیالت و رویای تو مال ِ من ِ بدون رویایِ تو ،زندگی قابل تحمل نیست . می خوام با یاد ِ تو تا آخرین لحظه ی حیاتم زندگی کنم چون با عشقی که بعد از آشناییت، در وجودم متولد شد ، نگاهم به زندگی تغییر کرد. این عشق مال منِ ، هیچکس نمی تومه ازم بگیردش ، می تونی دور بشی ولی نمی تونی این عشق رو با خودت ببری .ابن عشق مثل فرزندِ . عشقی که به واسطه ی تو بدنیا امد بهت پسش نمی دم . تو تصمیم گرفتی، دور بشی ، .ولی نمی تونم فراموشت کنم . احساسم رو اینجا می نویسم و با نوشتن ،جلوی طغیانش رو می گیرم. اینجا محل امن قلب ِ من و اجازه می دم به احساسم که فریاد بزنِ ، . اگر تو رو ندارم و نمی تونم داشته باشم می تونم با این عشق، ادامه بدم ، نمی دونم تا کی، تاب میارم.
سلام . صبح زود بیدار شدم ، خوابم نمی امد، کتاب خوندم . صبحانه خوردم، کسالت دارم ، نتونستم ورزش کنم تو که نیستی زود به زود مریض میشم ،. دلتنگ نشدی؟ ولی من دلتنگ شدم . امروز دلم برات پر می زنه. نمی دونم چرا اینقدر، بی قرار شدم
درباره این سایت